دو رکعت گریه
برای خاطره هایم
یک قنوت سکوت
برای یادت
دو سجده بی قراری
برای عشق برباد رفته
یک تشهد
برای مرگ دلم
...................................
آنقــدر مــــرا سرد کـــرد ؛
از خــــودش .. از عشـــق ..
کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن ، یــــخ بستــه امـ!
آهــــای !!! روی احســاســم پــا نگذاریــد ..
لیـــز می خوریــد .!.
...................................
ارزان تـر از آنچــه فکــرش را بکنی بـــودیــ ؛
امـــا بــرای مــن .. گـــــرانــ تمــام شدیــ!
...................................
آنقدر پیش این و آن از خوبی های نداشته اش گفتم که...
وقتی سراغش را میگیرند،شرم دارم بگویم تنهایم گذاشت...
...................................
دنیای من
پر از دستهایست
که خسته نمی شوند
از نگه داشتن
نقاب ها . . . !
...................................
دل درد گرفته ام از بـس فنـجان های قهوه را سر کـشـیده ام
و تو
ته هیـچـکدام نـبـودی
...................................
خاک پایت بوسه گاهم بود و بس /
بر سر راهت نگاهم بود و بس
ای نگاهت تکیه گاه خستگی /
عشق تو تنها گناهم بود و بس . . .
...................................
یاد ن روزی که یاری داشتیم /
این چنین خوار نبودیم ،
اعتباری داشتیم
ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم /
این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم .
...................................
در حنجرهام شور صدا نیست رفیق
یک لحظه دلم ز غم جدا نیست رفیق
بگذار که قصه را به پایان ببرم
آخر غم من یکی دو تا نیست رفیق
...................................
در غم عشق نبودیّ و محبت کردی / این هم از لطف شما بود و نمیدانستیم
من نکردم گله از عهد و وفاداری تو / عهد ما عهد جفا بود و نمیدانستیم
رنج بیعشقی و تنهایی و بیمهری یار / همه تقدیر خدا بود و نمیدانستیم . . .
|